بازاریابی آنچنان با زندگی رومزه ما درآمیخته که شاید پاسخ به پرسش «بازاریابی چیست؟» بسیار راحت به نظر برسد. اما با کمی دقت متوجه این موضوع میشویم که ارائه یک تعریف دقیق از بازاریابی کار راحتی نیست؛ زیرا بازاریابی تعاریف گوناگونی دارد و در برگیرنده طیف وسیعی از فعالیتهای کسب و کار است. هدف بازاریابی این است که مشتری را به خوبی بشناسد و بفهمد تا به این ترتیب بتواند محصولات و خدماتی را ارائه دهد که برای او مناسب باشد. بازاریابی برای هر کسب و کاری حیاتی است و در مفهوم جدید امروزی یک تعامل طولانیمدت با مشتریان است. در این تعامل، شما باید به مشتری آموزش و اطلاعات بدهید و بهتدریج با او رابطه برقرار کنید. بازاریابی، بهترین راه برای فهمیدن علت جذب خریداران است. بازاریابی مشتریان را به محصولات و خدمات شما مشتاقتر میکند و سپس باعث حفظ خریدار شده و سبب بازگشت مجدد او میشود. اما در میان تمام فعالیتهای زیرمجموعه بازاریابی، فروش، نقش برجستهتری دارد. فعالیت فروش بیشتر از سایر فعالیتها به طور مستقیم با خریداران درگیر بوده و به قول خودمان خط مقدم هر کسب و کاری است. در گذشته هدف از فروش و تربیت فروشنده صرفاً درآمدزایی بود، اما با رشد بازارها و افزایش مفهوم فروش، دستخوش تغییراتی اساسی شده است. امروزه فروش، بیشتر از دید مشتری مطرح شده است و دلیل آن نیز این است که اگر بخواهیم در فروش موفق باشیم باید دیدگاههای مشتری را درک کرده و از زاویه منافع مشتری نگاه کنیم. بنابراین در نگرش جدید، فروش عبارت است از کمک کردن به مشتری به منظور خرید محصول یا خدمتی که نیازهایش را مرتفع ساخته و برای وی ایجاد ارزش کند. بازاریابی شامل مباحثی به مراتب گستردهتر و فراتر از فروش است، که تنها به یک فعالیت مشخص محدود نمیشود. از نظر فیلیپ کاتلر، بازاریابی فروش نیست بلکه فروش جزء کوچکی از مجموعه عظیم بازاریابی است و نگرشی از درون به بیرون دارد. بنابراین فعالیتهای بازاریابی قبل از آنکه سازمان کالایی تولید کرده باشد، آغاز میشود. بنابراین بازاریابی توجه به نیاز مشتری قبل از تولید و عرضه است. این در حالی است که فروش نقش مهمی در افزایش سود و رضایتمندی مشتریان دارد. بر اساس نگرش جدید، فروشندگی مجبور کردن مشتری به خرید نیست. فروشنده کسی است که نیاز مشتری را درک نموده و به منظور انتخاب صحیح، مشتری را صادقانه راهنمایی کرده و در نهایت با جلب اعتماد مشتری، فروش را نهایی نموده و انگیزه بازگشت مجدد مشتری را ایجاد کند. بنابراین فروشندگی حرفهای است پیچیده که موفقیت در آن مستلزم کسب مهارت فنی و تخصصی و مهارت برقراری ارتباط و تعامل با دیگران است. کتاب حاضر شامل 8 فصل میباشد که در فصل نخست مباحث مربوط به تعاریف مفاهیم پایهای کتاب از جمله بازاریابی، فروش، فروشنده و سیر تحول فروش بررسی شده است. در فصل دوم مباحث مرتبط با مدیریت فروش، مهندسی فروش، فرایند و روشهای پیشبینی فروش مورد بحث و بررسی قرار گرفته است. سپس در فصل سوم به مطالعه استراتژیها، سیستمها و کانالهای توزیع در فرایند فروش پرداخته شده و در خصوص عمدهفروشی و خردهفروشی توضیح مفصلی داده شده است. در فصل چهارم، مبانی رفتار مصرفکنندهها، الگوهای مصرف و فرایند تصمیمگیری خرید بررسی شده و در فصل پنجم، بحث تبلیغات، انواع تبلیغات، مکانیسمهای موفق تبلیغی برای افزایش و بهبود فروش مورد مطالعه قرار گرفته است. در فصل ششم، موضوعاتی نظیر فروش موفق، فروشنده موفق، ویژگیهای شخصیتی، الگوهای موفق فروش، اشتباهات رایج در فروش و مثلث طلایی فروش مطرح شدهاند. در فصل هفتم که کاربردیترین فصل کتاب است به مطالعه تکنیکها و فنون رایج و بدیع در فروش پرداخته شده است و در نهایت در فصل پایانی مباحث مربوط به خدمات پیش، حین و پس از فروش به همراه مفاهیمی همچون گارانتی و وارانتی طرح و مورد نقد و بررسی قرار گرفتهاند. این کتاب در فروشگاه اینترنتی اشراقی www.eshraghipub.com موجود می باشد.